علی بیرنگ: ما دنبال دعوا نبوده و پیش قدم هیچ شکایتی نیستیم

علی بیرنگ

علی بیرنگ: ما دنبال دعوا نبوده و پیش قدم هیچ شکایتی نیستیم،برای حفظ آّبروی مردم کشورم « برخاستن از سقوط» را ساختم

علی بیرنگ آهنگسازی که فعالیت  از کودکی و سن ۱۲  با ساخت موسیقی تیتراژ سریال«دنیای شیرین» وارد دنیای حرفه ای موسیقی شد، و با ساخت موسیقی سریال‌هایی چون «دنیای شیرین»، «سیب خنده»، «دنیای شیرین دریا»، «قطار ابدی» و فیلم‌هایی چون «سیندرلا»، «کافه ترانزیت»، «سرزمین سبز» و «چهارشنبه» و… ادامه داد.

او که از فعالیت های بین المللی نیز غافل نمانده در همکاری اخیر خود با آلبانوخواننده پرآوازه ایتالیایی دوباره برسر زبانها افتاد. اثر مشترک وی با آلبانوآنتونیو کاریزی ؛ ترانه سرا ، خواننده و بازیگر‌آهنگ زیبایی را به نام Rise From The Fall» » (برخاستن از سقوط) است که درباره دنیای بعداز کرونا ساخته شده است.

علی بیرنگ خالق این اثر در نشستی که با حضور اهالی رسانه برگزار شد، به سوالات خبرنگاران پاسخ داد.

نظر شما درباره ی سیروان خسروی و همکاری که با ایشون داشتید , چیست ؟

سیروان اولین و آخرین بار از من در آهنگ خداحافظی به عنوان تنظیم کننده استفاده کرد . سیروان بسیار موزیسین خوبیه و اگر از من بپرسید بهترین موزیسین پاپ کیه اسم سیروان رو بیان می کنم . سیروان آدم باهوشیه و در کار خودش بهترینه چون پروداکشن بلده , ریتم بلده , صدا رو می شناسه و با ملودی های خاص خودش تونسته دیده بشه که هر کسی نمی تونه این کار رو انجام بده . مجددا می گم بهترین در سبک پاپ سیروانه . برای من حس خیلی خوبی داره که سیروان تنظیم یک کار رو به من واگذار کرده و خودش بارها به من گفته که این بهترین کار منه .

درباره ی همکاریتون با آقای علیرضا عصار چه صحبتی دارید ؟

من هشت سال نبودم و به واسطه ی کارهای قبلیم احساس مسئولیت می کردم که شان آقای روحانی حفظ بشه . این همکاری اخیر ما حدود سیزده بار میکس شده و اصلا پاپ نیست ولی می تونه پاپ باشه . ترانه سرای این کار روزبه بمانی است ولی اسم قطعه مشخص نیست چون هنوز به مرحله ی انتشار نرسیده ولی سعی می کنیم برسه . من به آقای عصار پیشنهاد دادم که اول موزیک رو پخش کنیم , مثل یک کتاب که هرکسی می خواند و عظمت آن را در ذهنش می سازد و بعدا در صورت وجود بودجه ویدیوی آن را می سازیم و من دو سال منتظر جواب آقای عصار بودم !

آیا تمایل دارید که دلایل این مصاحبه رو شخصا توضیح بدید ؟

اولین مشکل اینه که وقتی ما یک کتاب یا اثر هنری می نویسیم باید اون رو واگذار کنیم تا بتونیم انتشار بدیم ولی خودمون رو واگذار نمی کنیم . مسئله ی بعدی اینه که از جایی که کار تموم شده , من از پروژه حذف شدم و خواننده ی ایرانی صحبت از وجود یک تیم می کنند ؛ در حالیکه تیمی وجود نداشته و فقط من بودم و استودیوی شخصیم . مشکل بعدی اینه که من باید برای ضبط آهنگ در ایتالیا حضور داشتم ولی برای من ویزایی گرفته نشد و در ویدیو حضور ندارم .

خواننده ی ایرانی با انتشار یک کاغذ که من به خاطر یک فعالیت هنری جهانی اون کار رو انجام دادم از خودش دفاع می کنه که کار درستی نیست و جای قرارداد در فضای رسانه نیست . یکی از بندهای قرارداد این بود که در صورت عدم رعایت یکی از بندها , کل قرارداد نقض می شه و الان چنین اتفاقی افتاده  و طبق قرارداد باید این آهنگ در ژانویه منتشر بشه ولی الان در حال پخش شدنه و همین قرارداد رو نقض می کنه .

من به عنوان آهنگساز مستر کار خودم رو با کیفیت بالا ندارم و از صفحه ی یوتیوب اسکرین رکورد کردم .

در مورد خودتون بگید که از‌ کجا موسیقی رو شروع کردید و جرقه ی اون از کجا زده شد ؟

قبل از سن پنج سالگی متوجه شدم تنها چیزی که من رو شگفت زده می کنه موسیقیه . یه زمانی بود که من هر موسیقی رو می شنیدم ، با یکی از آدم های اطرافم ترکیب می کردم . در پنج سالگی یک ساز دهنی در تولدم به من هدیه داده شد ؛ البته که نام تخصصی آن هارمانیکا است و متوجه شدم من غیر این کار ، دوست ندارم کار دیگه ای انجام بدم . از پنج تا هشت سالگی طول کشید تا من بتونم ساز داشته باشم ولی پدری داشتم که در این سالها متوجه می شد که من چی می خوام بشم و من همیشه مدیون این دید پدرم هستم  در هشت سالگی یک کیبورد خریدم و با یک معلم معمولی شروع به کار کردم .

روزی که شروع به تحصیلات آکادمیک کردم ، دیدم من دوست ندارم مثل بقیه بزنم و مطیع بودن را دوست نداشتم . آن جا فهمیدم که من نمی خوام نوازنده بشم من می خوام یه کاری کنم ، می خوام خلق کنم . در سن ۱۲ سالگی به پیشنهاد نزدیکان برای سریال دنیای شیرین پدرم در تاکسی در راه مدرسه ، در ذهنم ملودی ساختم ولی بقیه باور داشتند که به واسطه ی پدرم این کار رو انجام دادم . نوازندگی را ادامه دادم و دیپلم نوازندگی پیانوی کلاسیک گرفتم و در دانشگاه لیسانس نوازندگی پیانوی کلاسیک را گرفتم . دوران آکادمیک سخت ترین دوران زندگیم بود ؛ با اینکه آدم آکادمیکی هستم و باور به آکادمیک دارم البته این دوران خاص باعث شد من بزرگتر فکر کنم . من مدیون رویاپردازی هایی که داشتم ، هستم . در آن دوران خیلی تنها بودم و الان دنبال تنهایی هستم چون می تونم خیال پردازی کنم .

توصیه ی شما به آرتیست ها چیه ؟

با بزرگ تر شدن رویاپردازی از آدم گرفته می شه چون باید با اطرافیانت ارتباط داشته باشی و امروز در این سن که در آستانه ی چهل سالگی هستم ، به هر آرتیستی می گم که خلوت خودتون رو هیچ وقت از دست ندید . مهم ترین چیز برای شما خلوت و تصوراتیه که دارید . ایمان خودتون رو نسبت به کاری که می خواهید انجام بدید ، از دست ندید . چون ممکنه امکانات همون امکانات باشه ولی وقتی باور شما چیز دیگه است ، اتفاق خوبی نیفته .

حال امروزتون چطوره ؟

حالم خوب نیست و برای آن دلیل دارم و یکی از دلایل اینه که حال مردم و هم وطنانم خوب نیست و منم یکی از همین مردمم  و چطور می تونم خوب باشم وقتی در دوستان شایسته و بالیاقتم در حوزه ی موسیقی غم نان و اجاره خانه می بینم . مشکل اینجاست که بچه های موسیقی به جیبشون نگاه می کنن و نه به خلاقیتشون و فقط یک راه وجود داره و آن پیوستن به موسیقی پاپه ؛ البته که شاید کسی دوست نداشته باشه در پاپ فعالیت کنه و آدم ها مجبور می شن به خاطر پول و درآمد از استعداد خودشون صرف نظر بکنند .

شما از کودکی کارهایی رو ساختید و مطرح شدید و الان کارهای شما در سطح جهانی قیاس می شه و این بستر معرفی و دیده شدن برای شما فراهم بوده ، اگه کسی از شما بخواد این بستر و مسیر رو معرفی کنید ، چجوری راه گذشته ی خودتون رو بیان میکنید ؟

هیچ بستری برای من فراهم نبود و من فقط تصور کردم . هیچ چیز دیگه ای غیر از ذوق وجود نداشت . شما نسبت به هر چیزی ذوق و کنجکاوی داشته باشید در این دنیا به شما جواب داده می شه . ممکنه فردی به هزار آکادمی بره و درس بخونه ولی چیزی یاد نگیره ولی آدمی که ذوق داره و کنجکاوه حتما آدم موفقی می شه . بستر معنایی نداره چون منم در بستر خوبی نبودم اصلا قبول ندارم که شرایط بد مانع رشد کردنه ؛ مگه می شه جلوی فکر و کار گرفته بشه ! بتهوون اگر در آفریقا هم به دنیا می آمد ، باز آدم موفقی می شد به قول آقای کیارستمی کسی در زندان هم نمی تونه جلوی تصور ما رو بگیره .

شما خودتون در صحبتتون گفتید که پدری داشتید که نیاز شما رو درک کرد ، آیا این همون بستر مناسب نیست ؟

من دوستانی داشتم که پدرشون رو در سن پایین از دست دادند و موفق هستند چون دوست داشتند و نقش پدرم بی تاثیر نبوده چرا که کار من سخت تر شد چون اولین کاری رو که ساختم ، به پدرم و روابط پدرم ربط دادند ولی هیچکس فکر نکرد که من اگر خودم تنها بودم ، غیر این کار ، کار دیگری نمی کردم .

کدوم کار خودتون رو از همه بیشتر دوست دارید ؟

مرثیه ای برای یک درد ممتد و کارهایی که کسی هنوز نشنیده .

چرا این کارها رو کسی هنوز نشنیده ؟

چون هنوز منتشر نشده .

جرقه ی کار با آقای آلبانو از کجا زده شد ؟

من خواننده ی فارسی این کار رو حدود ده دوازده سال می شناختم ، در پی تماسی متوجه این پروژه شدم و به درخواست ایشون یک اتود رو‌ گوش کردم و‌ پیشنهاد دادم که این کار بد نیست ولی اگه می خوای که یک کار‌حهانی باشه باید فاخرتر باشه و چشمگیرتر باشه و موافقت کرد و شروع به کار کردیم و در منزل من در یک شب ملودی این کار ساخته شد . در جلسات فرهنگی قبلی که با رئیس بخش فرهنگی و هنری ایران و ایتالیا داشتم متوجه نقد این خانم به ایرانی ها شدم و فقط خواستم کاری کنم که آبروی ایران نه تنها در ایتالیا بلکه در جهان حفظ بشه و این کار رو‌کردم . انگیزه ی‌ من انگیزه ی مالی یا چیز دیگه ای نبود و من فقط به آبروی مملکتم فکر‌ کردم . آقای آلبانو دوبار کار رو‌ گوش می‌کنند و در آن موقع تنظیم‌کننده ی ایشون که جایزه ی گرمی دارند ، این کار رو تایید می کنند . آقای آلبانو تاکید داشتند که کار باید به صورت کلاسیک و رودررو خوانده بشه و‌حس کار حفظ بشه . مشکل ما از سفر دوم خواننده ی ایرانی شروع شد و از لحظه ای که من کار رو تحویل دادم و یک میکس نسبتا مناسب برای تمرین و خواندن به تحویل دادم ، حس کردم کار من تموم شده و دیگه وجود ندارم . حدود سه ماه پیش من به جمعی از اعضای سفارت ایران و ایتالیا دعوت شدم و از این مار با صدای آلبانو رونمایی شد و‌ من شگفت زده شدم و حس این رو داشتم که وجود ندارم و بچه ی من رو‌ فرد دیگه ای بزرگ کرده !

در قرارداد شما مشخصه که بعد مالی برای شما اهمیتی نداره ، پس چه اتفاقی افتاد که حق معنوی شما هم ضایع شد ؟

من به قرارداد فکر نکردم و برایم مهم نبود و بیشتر جنبه ی یادگاری داشت و با وجودی که انگلیسی بدی ندارم , به انگلیسی سخت نوشته شده بود ، من به قول دوستانم قرارداد ترکمن چای بستم ! در این قرارداد ذکر شده که در صورت رعایت نشدن یکی از موارد ، قرارداد فسخ می شه و الان تاریخ انتشار قطعه فسخ شده ولی قرارداد همچنان پابرجاست ! من دوستانه امضا کردم و فقط به فکر حفظ آبرو و شرافت وطنم بودم که برای من مهم ترین چیزه . من به دنبال یک فرصتی بودم که از کادر پزشکی کل دنیا تشکر کنم و شان کشورم رو حفظ کنم من تحت هر شرایطی مردم و‌کشورم رو‌ دوست دارم .

آیا در قرارداد ذکر شده بود که شما در کنار سایر نقش هاتون برای این اثر ٫ به عنوان تنظیم کننده هم حضور داشته باشید ؟

در قرارداد گفته شده که در نهایت باید تا پایان کار حضور داشته باشم ولی در صورت لزوم .

کار در کدام رسانه پخش شده و آیا مجوز داره ؟

این کار‌مجوز نداره و در اپل موزیک و اسپاتیفای منتشر شده ولی نمی دانم با چه اکانتی .

آیا تیمی در کار بوده ؟

تیمی در کار نبوده ، من بودم و استودیوی شخصیم و واتسپ که کار رو از طریق اون ارسال کردم .

آیا شما کار نهایی رو تحویل دادید ؟

بله ولی کار باید بعد از ضبط برمی گشت و من باید به عنوان ناظر حضور داشتم و‌ من کار رو طی صحبت ها به استودیوی شاهکار آقای مسعود شیدایی ارسال کردم و بعد از تحویل ندادن ورژن آلبانو به استودیو ‌تذکر دادم و حدود ۴ ماه گذشت .

آیا در این چهار ماه پیگیری نکردید ؟

پیگیری من به عنوان مزاحمت تلفنی تلقی شده .

آیا شما این گفتگوها رو ذخیره کردید ؟

وقتی چیزی حالم رو بد می کنه ، حذفش می‌کنم .

آیا دخل و تصرفی در این قطعه صورت گرفته ؟

من کار رو ساختم در حدی که خوب باشه تا خواننده ی ایرانی و آلبانو بخوانند . من تاکید داشتم که از روز اول سر ضبط حضور داشته باشم ، آیا امکانش نبود که برای من هم ویزا گرفته بشه و از همین حا خذف شدن من شروع شد ولی من با خوش بینی ادامه دادم و برای بار دوم برای ضبط و ویدیو با آلبانو رفتند و من به عنوان آهنگساز بی خبر بودم و به من صدای ضبط شده ی آلبانو رو ندادن و مشکل اسپانسر نداشتن رو مطرح می کردن و من سر میکس و ضبط وکال حضور نداشتم .

من از لحاظ میکس و‌ مستر و حتی خوانندگی خیلی مشکلات رو می بینم و هیچ‌کدوم از نظرات من اعمال نشده .

چطور آقای آلبانو سراغ شما رو نگرفته ؟

یکی از دلایلی که این کار رو قبول کردم این بود که می خواستم دست آقای آلبانو رو ببوسم‌ در حالیکه می دونم ایشون الان اصلا نمی دونه علی بی رنگ کیه ؟ خواننده ی ایرانی من روحذف کردند و تیمی رو ایجاد کردند که اسم‌ من در شلوغی گم بشه .

آقای آلبانو در صفحه ی خواننده ی ایرانی شما رو‌ندیده ؟

چون اسم‌من تنها برده نشده و در جای مناسبی عنوان نشده و تیم بزرگ دیده شده

در کلیپ اثری از علی بی رنگ نیست و در انتهای ویدیو بعد از یک‌کپشن طولانی اسم من آمده که در جای درست و قابل توجهی نیست من به دنبال دعوا نیستم و به دنبال شخصیت یک آرتیستم . دنبال یک هشدارم برای بقیه که در قراردادهای خود دقیق باشن و من برنده ام چون کسانی که برای من مهم هستند ، متوجه ارزش کار‌من شدند و من کاری کردم که آقای آلبانو خواندند و اگر به عنوان خالق اثر ، در مراحل دیگر حضور داشتم اثر قابل توجه تری پدید می آمد . این اولین و آخرین کار‌من نبوده و اتفاقات این چنینی با همه ی تلخی هاش ، پوست آدم رو کلفت می‌کنه !

من به یک دلیل به این پروژه پرداختم چون به خودم فکر نکردم و به بچه های موسیقی فکر کردم . من حاضرم هرگونه مسئولیتی رو بپذیرم که بچه ها در اول به حقوق معنوی خودشون و بعد به حقوق مادی خودشون آگاه بشن و موزیسینی مجبور به فروش ساز خودش نشه .

برنامه ی شما برای آینده چیه ؟

قصد دارم کارهایی رو که نوستالژیک بوده و‌مردم دوست دارند رو با یک پرداخت جدید به شکل سمفونیک و ترکیبی با سازهای مختلف انجام بدم که توضیحات رو بعدا ارائه می دم و یا کارهای شخصی دیگه که در دوران کرونا داشتم به اسم رقص شیطان

امیدوارم فرصت انجام کارهام پیش بیاد و‌ منتظر یک کنسرت عجیب و غریب باشید !

عکاس آرزو اسماعیلی

خبرشیوا زارع

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 + یک =